ز ندگی نامه ی ژول ورن
خانه ی ریاضی و فیزیک

زندگی

ژول ورن در ۸ فوریه ۱۸۲۸ در شهر نانت به گیتی آمد. پدرش پیر ورن در سال ۱۸۲۷ با دختری از نانت عروسی کرده بود و هر چند که خانواده دختر از توانگری سرشاری برخوردار بود، پیر ورن که دلبستگی به آموختن و خواندن داشت به کار وکالت پرداخت. ژول ورن برادری به نام پل (۱۸۹۷ - ۱۸۲۹) و سه خواهر به نامهای آنا، ماتیلد و ماری داشت.

Jules Verne.gif

در سال ۱۸۳۹ سوار بر کشتی خویش به نخستین دریانوردی دور و درازش پرداخت و به هند رفت. در سال ۱۸۴۴ در دبیرستان نانت نام می‌نویسد و به آموختن سخنوری و فلسفه می‌پردازد. پس از گرفتن گواهینامه به پیشنهاد پدر به کارهای حقوقی راه می‌یابد. هم زمان به نوشتن نمایشنامه و اندوه نمایش (تراژدی) می‌پردازد با این حال از سوی خانواده برای نوشتن داستان‌های اندوه انگیز به او حمله می‌شود و کما بیش از آن دست می‌کشد. در سال ۱۸۴۸ با گرفتن اجازه از پدر برای دنبالهٔ آموختن در رشته حقوق به پاریس می‌رود با بهره‌وری از فرصت می‌کوشد تا نمایشنامه‌های خود را به روی صحنه ببرد. با این حال کارها آن جور که جوان ساده دل شهرستانی می‌اندیشید برابر کام پیش نمی‌رود، پدر ماهانهٔ اندکی برای او می‌فرستد و او ناچار برای گذارن زیست هزینهٔ آموختن باید با دشواری بکوشد و صرفه جویی کند. جوری که برای خریدن بلیت نمایش شکسپیر ناچار می‌شود سه روز از خوردن خوراک رو برگرداند. با این حال در همهٔ این چندگاه دمی از کار نوشتن باز نمی‌ماند و همچنان به آفریدن نوشته‌های گرانمایهٔ خود دنباله می‌دهد و درین چند گاه که الکساندر دوما روی آور ذوق و قریحهٔ وی شده‌است نویسندهٔ جوان را به زیر و بال و پر خود می‌گیرد و حتی برای دیدن نمایشنامه‌ها او را به لژ ویژهٔ خود می‌فرستد (نمایشنامهٔ جوانان تفنگدار) در سال ۱۸۴۹ با الهام از دوما سه نمایشنامه می‌نویسد که یکی را دومای پدر می‌پسندد و در سال ۱۸۵۰ نمایشنامه ی یاد شده به نام «پوشالهای برباد رفته» بر نمایشخانه (تئاتر) تاریخ ی برروی صحنه می‌رود و با کامیابی نسبی روبرو می‌شود. ژول ورن دنبالهٔ آموختن در رشتهٔ حقوق را فراموش نمی‌کند و به درخواست پدر قرار است پس از فراغت از آموختن در شهر نانت به کار دادگویی بپردازد. با این حال مهر نویسندگی او را بخود نمی‌گذارد و روانه پاریس می‌شود. برای روزگذراندن ناچار به تدریس می‌شود و در آن حال به نوشتن می‌پردازد و دستاورد آن روزگار چند نسک است که در سالیان پس از آن زیر نام شگفتین فضانوردی‌ها پخش می‌شود. در سال ۱۸۵۲ ژول ورن نخستین بزرگ نوشتهٔ خود را به نام «مارتین پاز» را که داستانی تاریخی درباره جنگ‌ها و برخوردهای هندوها ودورگه‌های پرونی و اسپانیولی ]ست در رشته پخشگری‌های دیرینکدهٔ خانواده‌ها چاپ کرد. نویسنده ۲۴ ساله فرانسوی اینک به چنان نام‌آوری رسیده که در همهٔ محفل‌های ادبی از ذوق و قریحه و پهناوری دانسته‌های او بویژه در رشته میژوی گیتی شناسی گفتگو می‌شود. در سال ۱۸۵۳ نمایشنامه دیگر ژول ورن در نمایشخانه لیریک با کامیابی فراوانی روبرو می‌شود. سپسین سال نخستین دراز داستان خود به نام ارباب زاخاری و زمستانی در قطب جنوب پخش می‌کند و با این حال از نوشتن نمایشنامه دست برنمی دارد. در سال ۱۸۵۷ با انباز زیستش که بیوه‌ایست بیست و شش ساله آشنا می‌شود کار به عروسی می‌کشد. در سالهای ۱۸۵۹ تا ۱۸۶۱ به رهنوردیهای پژوهی خود می‌پردازد و به اسکاتلند و نروژ اسکاندیناوی می‌رود. پس از بازگشت اپرتی را بر روی صحنه می‌برد. در ۳ اوت ۱۸۶۱ میشل ورن تنها کودک وی به گیتی می‌آید. در سال ۱۸۶۲ با پخشگری به نام هتزل قرارداد فروش کتاب نامدار خود پنج هفته در بالن را امضا می‌کند و همکاری این دو بیست سال دنباله می‌یابد. دلکش اینکه تازه ژول ورن درمی یابد که قریحه او در داستان نویسی است و نخست فرانسه و در زمانی کوتاه پس از آن گیتی از هستی این نویسنده آفریننده آگاه می‌شود. هتزل که اینک ستاره‌ای را یافته به ژول ورن پیشنهاد همکاری با ماهنامه‌ای به نام آموزش وسرگرمیها را می‌دهد او می‌پذیرد و در ۲۰ مارس ۱۶۶۴ سرگذشت‌های ناخدا هاتراس را در آن به گونه پانویس پخش می‌کند و سپس آنرا به صورت کتابی درمی‌آورد و در سال ۱۸۶۵ رهنوردی به میان زمین و سپس از زمین به ماه را به نام خط سیر یکراست در ۹۷ ساعت و۲۰ دقیقه چاپ می‌کند. با این حال نباید فراموش کرد که روزنامه جدی و پر خوانندهٔ دبا گفتمانهای پاورقی از زمین به کره ماه و رهنوردی به دور ماه را چاپ کرده‌است.

ژول ورن

فرزندان ناخدا گرانت (۱۸۶۷) , بیست هزار فرسنگ زیر دریاها (۱۸۶۹) , دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳)، جزیره اسرارآمیز (۱۸۷۴میشل استروگف(۱۸۷۶) , هندوهای سیاه ( ۱۸۷۷) , ناخدای پانزده ساله (۱۸۷۸) , گرفتاریهای یک چینی در چین پرتو سبز (۱۸۸۲ (میلادی)) , گرابان سزسخت (۱۸۸۳) , شهر عصبه در آتش (۱۸۸۴) , ماتساس ساندروف (۱۸۸۵) , گشاینده (۱۸۸۶)، دو سال در تعطیلات (۱۸۸۸) , کاخ کارپات (۱۸۹۲ (میلادی)) , رهنوردی به بیابان رازآمیز و گزیره چرخدار (۱۸۹۵) , در برابر درفش (۱۸۹۶) رخدادی در لیوونی (۱۹۰۴) , ارباب گیتی (۱۹۰۴ (میلادی)۱۹۰۴)

در سال ۱۸۶۶ که ژول ورن به اوج نام‌آوری و کامیابی خود رسیده بود برای خود یک کشتی گردشی خرید و آن را به نام پسرش سن میشل گذاشت کام ناکام این کشتی گویا برای رهنوردی او ویژگی داشت با این حال در بن ابن قایق ماهیگیری دفتر کار و مرکز مطالعهٔ او شمرده می‌شد و هنگامی که در دریا ی مانش دریانوردی یا در روی رودخانه سن کشتی می‌راند، درهمان هنگام به اندیشیدن می‌پراخت و دستاورد اندیشه‌های خود را به گونهٔ اثرهای جاودانی به روی کاغذ می‌آورد. در سال ۱۸۶۷ به همراه برادرش پل با کشتی مجهزی به گریت ایسترن رهسپار آمریکا شد و در بازگشت شاهکار ارزندهٔ خود به نام بیست هزار فرسنگ زیر دریاها را نوشت. در سال ۱۸۷۲ به شهر آمین زادبوم همسرش رفت و در آنجا جای گرفت. دو سال پس از آن یک مهمانخانه خودمانی و این بار یک کشتی گردشی راستین را خرید و نام آنرا سن میشل دوم گذاشت دور گیتی در هشتاد روز را به روی صحنه برد که دو سال با کامیابی بسیار اجرای آن دنباله می‌یافت. (۱۸۷۴) ژول ورن در سال ۱۸۷۱ پدر و در سال ۱۸۸۷ مادر خود را از دست داد. در سال ۱۸۹۷ برادرش پل رخت به سرزمین دیگر کشید و خود وی در سال ۱۹۰۲ دچار آب مروارید گردید اگر چه که در سالهای نام‌آوری و سرافرازی چنین یاد کرده‌است: «من هیچ گلایه‌ای از زیستن ندارم کم و بیش هر آنچه را می‌خواسته‌ام، بدست آورده‌ام.» در سال ۱۸۸۷ - ۱۸۸۶ پس از یک درام خانوادگی که به تیراندازی برادزاده‌اش به سوی او انجامید و با دو گلوله زخمی‌اش ساخت و هیچکس هم دلیلش را ندانست، ژول ورن به دنباله کار خود در شورای شهر آمین که از چندی پیش به آن سرگرم بود، پرداخت این جور به نگر می‌رسد که شخصیت اداری و نویسندگی وی ناهمسازی ندارند و بخوبی یکدیگر را می‌پذیرند. در یال ۱۸۹۲ به خواهرانش می‌نویسد: پاریس دیگر مرا نخواهد دید. زندگی نامه نویسان ژول ورن او را در سالهای ۱۹۰۵ - ۱۸۸۴ خاموش افسرده و سرخورده توصیف کرده و این برداشت را از یکی از نامه‌هایی که برای خواهرش فرستاده بدست آورده‌اند: «هر جور خوشی و شادی برایم برنتافتنی شده و شخصیت و منش من به کل تغییر کرده و کوفت‌هایی بر من راه یافته که هرگز از آن رهایی نخواهم یافت.» هرچند که با پشتیبان جویی به نوشته‌های دیگر وارونهٔ این دیدمان رفتاری نیز اورده شده‌است. زیرا او تا واپسین دمی که توانا به گرفتن قلم بود از تکاپو دست بر نداشت. حتی یک بار در نزد نویسنده ایتالیایی دوآمی چیس گفته بود: زمانی که من کاری ندارم، احساس می‌کنم که زندگی از هستی‌ام رخت بر بسته‌است. او همچنان به خواندن نوشته‌های ادگار آلن پو که بسیار به آن دلبسته بود نوشتن دراز داستان نامدارش ابوالهول یخ‌ها دنباله می‌داد و تا ۲۴ مارس ۱۹۰۵ که به ابدیت می‌پیوندد ده کتاب دیگر می‌نویسد. ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵ بر اثر بیماری دیابت، در شهر آمیین درگذشت.

Musee Jules Vernes - Butte Saint-Anne - Nantes.jpg

آثار

  • نوولِ مارتین پاژ - ۱۸۵۲
  • نمایشنامه کولی مابارد - ۱۸۵۳
  • ارباب زکریا - ۱۸۵۴
  • ترانه کمدی «یازده روز در پایتخت» - ۱۸۶۰
  • پنج هفته در بالن - ۱۸۶۲
  • سفر به مرکز زمین - ۱۸۶۴
  • از زمین تا ماه - ۱۸۶۵
  • ماجراهای ناخدا هاتراس -۱۸۶۶
  • فرزندان کاپیتان گرانت – ۱۸۶۷
  • جغرافیای مصور فرانسه و مستعمرات آن - ۱۸۶۸
  • بیست هزار فرسنگ زیر دریا - ۱۸۶۹
  • سفر به مدار ماه – ۱۸۷۰
  • دور دنیا در هشتاد روز – ۱۸۷۳
  • جزیره اسرار آمیز – ۱۸۷۴
  • میشل استروگوف – ۱۸۷۶
  • خطهای سیاه - ۱۸۷۷
  • تاریخ مسافتهای بزرگ و مسافران نامدار - ۱۸۷۸
  • ناخدای پانزده ساله - ۱۸۷۸
  • مسافرت در راه چین - ۱۸۷۹
  • پانصد میلیون - ۱۸۷۹
  • اشعه سبز - ۱۸۷۹
  • فاتح شبگرد - ۱۸۸۰
  • فرشته لجباز - ۱۸۸۳
  • جزیره‌ای در آتش - ۱۸۸۴
  • ماتیاس ساندروف - ۱۸۸۵
  • دو سال تعطیلات - ۱۸۸۸
  • کاخ کارپات‌ها - ۱۸۹۲
  • جزیره آفتاب‌پرستان - ۱۸۹۵
  • در برابر پرچم-۱۸۹۶ (تونل زیر دریایی)
  • یک درام در لیونی-۱۹۰۴
  • صاحب جهان-۱۹۰۴
  • جایزه بزرگ
  • جنگل‌های تاریک آمازون
  • انسان‌های میمون نما (شهر شناور)
  • کاروان لجوج
  • پایان دنیا
  • مدرسه رابینسونها
  • اژدهای دریایی
  • خانه متحرک
  • سرزمین تاریکی
  • دیوار چین
  • آوارگان جزیره
  • ابوالهول یخی
  • روبر فاتح
  • آتشفشان طلایی
  • فاتح آسمانها
  • آخرین هدیه
  • زیر زمین اژدها(پانصد میلیون ثروت)
  • اسرار کشتی سنتیا
  • سوداگرای پوست
  • فانوس دریایی
  • ماجراهای آفریقا
  • آقای سزار
  • قهرمان سرزمین زمرد
  • فرزند ایرلند(جلد دوم قهرمان سرزمین زمرد)
  • جزیره یخبندان
  • حادثه‌ای در لیونی
  • شکار شهاب
  • در سیارات چه می‌گذرد؟
  • کشتی شکستگان
  • سفر به صحرای اسرار آمیز(هجوم دریا)
  • قلعه مرموز(قصر کارپاتها)
  • سفر پر ماجرا
  • سیاره سرگردان
  • سفر به کره ماه
  • دلاور
  • ستاره جنوب
  • جزیره ناشناخته
  • پاریس در قرن بیستم
 

ماجرای یک شهر


نظرات شما عزیزان:

غلامی
ساعت10:43---16 شهريور 1392
چون با هم در ارتباط باشیم.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: جمعه 15 شهريور 1398برچسب:,
ارسال توسط abolfazl

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 299
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 309
بازدید ماه : 618
بازدید کل : 318508
تعداد مطالب : 290
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
کد جست و جوی گوگل
TEXT